همگی
بر تخته سنگ ها فرولغزیدند .
و بی آن که لگام اسب هاشان را
به درخت های خشک ببندند
خوابیدند .
کلاه بر صورت
مست خواب و خسته .
دختران سرخ پوش پرسیدند
آیا این مردان
شیهه ی اسب را می شنوند ؟
پس چرا می خوابند ؟
باد تندی وزید
و کاکل دختران سرخ پوش را آشفت .
سمفونی مردگان / عباس معروفی
بر تخته سنگ ها فرولغزیدند .
و بی آن که لگام اسب هاشان را
به درخت های خشک ببندند
خوابیدند .
کلاه بر صورت
مست خواب و خسته .
دختران سرخ پوش پرسیدند
آیا این مردان
شیهه ی اسب را می شنوند ؟
پس چرا می خوابند ؟
باد تندی وزید
و کاکل دختران سرخ پوش را آشفت .
سمفونی مردگان / عباس معروفی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر