نام ات را به من بگو - دست ات را به من بده - حرف ات را به من بگو - قلب ات را به من بده - من ریشه های تو را دریافته ام - با لبان ات برای همه لب ها سخن گفته ام - و دست های ات با دستان من آشناست ...
440
ای صبح، نه آبی نه سپیدیم هنوز
در شهر امید، نا امیدیم هنوز
دیدی که چه کرد، دست شب با من و تو؟
در باز و به دنبال کلیدیم هنوز .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر