نام ات را به من بگو - دست ات را به من بده - حرف ات را به من بگو - قلب ات را به من بده - من ریشه های تو را دریافته ام - با لبان ات برای همه لب ها سخن گفته ام - و دست های ات با دستان من آشناست ...
395
چون آذرحش در ابرها آرام گرفت چون تشنگی در ژرفای روح زبانه کشید ما را از این کوچ سهمی جز سوختن نیست ...
نخست اینکه به جای کلمه "شبیه" در سطر اول و دوم این پیام کلمه "چون" را گذاشتم. دوم نشانی وبلاگ خانم سپیده رضاپور این است: http://sepidkhani.persianblog.ir دیگر اینکه الان نمی دانم این شعرها( پیامهای 393 و 394 و 395) ترجمه است یا مستقیما به فارسی نوشته شده اند. چهارم،همین شعرها را در روزآنلاین هم خوانده ام.
۱ نظر:
نخست اینکه به جای کلمه "شبیه" در سطر اول و دوم این پیام کلمه "چون" را گذاشتم.
دوم نشانی وبلاگ خانم سپیده رضاپور این است:
http://sepidkhani.persianblog.ir
دیگر اینکه الان نمی دانم این شعرها( پیامهای 393 و 394 و 395) ترجمه است یا مستقیما به فارسی نوشته شده اند.
چهارم،همین شعرها را در روزآنلاین هم خوانده ام.
ارسال یک نظر