و آن بوسه همچون گدازه ای آرام بود
همچون دستانِ شعلهای گمشده در باد
شنیدم که در صدات
گلی متولد شد
و آبی شیرین از لبهات رویید
جنون، از این جا می گذشت
و ما را در دامش
و بعد اضطرارش ...
و بعد وعدهها و قولهاش ... اسیر کرد
جنون، از این جا می گذشت و چشمهامان را گروگان گرفت . ...
هشتاد / ارنست پپين / شادی سابجی
همچون دستانِ شعلهای گمشده در باد
شنیدم که در صدات
گلی متولد شد
و آبی شیرین از لبهات رویید
جنون، از این جا می گذشت
و ما را در دامش
و بعد اضطرارش ...
و بعد وعدهها و قولهاش ... اسیر کرد
جنون، از این جا می گذشت و چشمهامان را گروگان گرفت . ...
هشتاد / ارنست پپين / شادی سابجی
۱ نظر:
http://www.hashtaad.com/
ارسال یک نظر