به تماشای گذشته ای که معلوم نیست
دور میشود یا نزدیک
با دستی سایه بان چشم ایستاده ای
بر عرشهی این لحظه ی پرتلاطم
و ریه هایت سبکتر از هوا
در هر دم و بازدم
پربال تر از پرنده ات میکند ...
عباس صفاری
دور میشود یا نزدیک
با دستی سایه بان چشم ایستاده ای
بر عرشهی این لحظه ی پرتلاطم
و ریه هایت سبکتر از هوا
در هر دم و بازدم
پربال تر از پرنده ات میکند ...
عباس صفاری
۱ نظر:
به سرعت بادخورک
به تماشای گذشتهای که معلوم نیست
دور میشود یا نزدیک
با دستی سایهبان چشم ایستادهای
بر عرشهی این لحظهی پرتلاطم
و ریههایت سبکتر از هوا
در هر دم و بازدم
پربالتر از پرندهات میکند
به یاد میاوری
آن نویسندهی بزرگ ابله را
که گفته است عادت
نجاتدهنده است
اما تو
در نهایت تنهاییات
که عادت نمیشود
با سرعتی حرامزاده آزادی
که بیمقصد برانی در آزادراه
و بیمعنیتر شوی
از یک پیت مطنطن حلبی
که ادای تندر درمیآورد
در سراشیب سنگفرش
مثل بادخورک اما
نرمهبادی اگر
از سمت ریگهای روان بوزد
دهانت را هنوز باز میگذاری
تا روح زیبای بادگیری فروریخته
در تو حلول کند
ارسال یک نظر