نام ات را به من بگو - دست ات را به من بده - حرف ات را به من بگو - قلب ات را به من بده - من ریشه های تو را دریافته ام - با لبان ات برای همه لب ها سخن گفته ام - و دست های ات با دستان من آشناست ...
281
مردی با چشمهای تابستانی
با چشمهای بستنی با چشمهای نمیگویم! مردی با زنگولههای کوهستانی که از باد برمیگردد ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر