نام ات را به من بگو - دست ات را به من بده - حرف ات را به من بگو - قلب ات را به من بده - من ریشه های تو را دریافته ام - با لبان ات برای همه لب ها سخن گفته ام - و دست های ات با دستان من آشناست ...
261
از گل آفریده شدم
دلتنگی ام پیاله ای کرد
تا همیشه نگران مرداب ها باشم.
۱ نظر:
خانم آزیتا قهرمان شعر را این گونه ترجمه کرده است:
از گل خلق شدم
و دلتنگی مرا به شکل پیالهای آفرید
از آن پس همیشه د ل نگران آزادی مردابهایم.
از آنجایی که دستکاری اینجانب عمده مینماید ترجیح دادم نام مترجم در پانویس ذکرشود.
ارسال یک نظر