255

زل می‌زنم با گریه در لیوان آبی که…
حل می‌شوم توی سؤال بی جوابی که…
می‌ترسم از این آسمان که تار خواهد شد
از پنجره که عاقبت دیوار خواهد شد ...


شهرگان / سیدمهدی موسوی

هیچ نظری موجود نیست: