145

بعضی فقط الفاظ را مزه مزه می کنند و می خواهند که مزه مزه شده ی خودشان را به دیگران بچشانند. حال آن که مزاج ها در همه ی زمان ها متفاوت بوده و هست. بعضی ها هستند که بلااختیار زندگی را مزه مزه می کنند و مزه ی زندگی را با الفاظ مناسب و مخصوص خود می چشانند. عدد آن ها به طور انگشت شمار چندتایی شاید بیشتر نباشد اما به واسطه ی رویه ی مسلمی که دارند، در الفاظ و ترکیب دادن آن ها محتاج به تغییر دادن وضع، موضع و فرم شده اند. به فرم های دیگر جا و منزلی برای زندگی می دهند. می دانند که فرم هم مثل انسان حیات و ممات دارد. هنر را با خودشان می برند، به طوری که زندگی آن ها را با خودش می برد. کارشان تناقض دارد با کار آن هایی که در برابر زندگی علیل و دست و پا شکسته ایستاده اند. مثل آن ها مثل کسانی است که میوه ای را می خورند فقط برای مزه اش و کسان بیماری که میوه ای را برای خاصیت مخصوصی که در آن است می خورند. هر چند که آن میوه چندان هم مزه ندهد، احتیاج مبرم خود را به آن حس کرده و درخواست مفرطی به آن نشان می دهند .

آخرین نبرد / نیما یوشیج - مقدمه ای بر دفتر شعر اسماعیل شاهرودی

هیچ نظری موجود نیست: