64 - مرزهای من

از زیبایی تنم گیج شده ام
امروز با چشم های تو به خود نگاه کردم
انحنای نرم شانه ها را کشف کردم
پستان های گرد خسته را که
می خواهند بخوابند ولی آرام می غلتند
پاهایم را که بی کران باز می شوند در مرزهایشان
غایب از آنچه منم
و آنچه فراسوی من می لرزد
در هر برگ در هر قطره ی باران ...

وازنا / هالیناپوشویاتوسکا / محسن عمادی

هیچ نظری موجود نیست: