10

ای یار بیهوده مجوی زیرا که - هرگز درنمی یابی تو را چگونه پایانی ست
به گردش ستارگان ثابت و سیار اعتماد نیست
آن به که هرآن چه می رسد از راه - بپذیری بهره ای از تقدیر
چه مرگ در کمین تو باشد امروز یا فردا
چه حاصل از جدل موج با ساحل
وقت را غنیمت دان و جامی به کف برگیر
آرزوهای محال را از یاد ببر
اما - دلیرانه روزهایت را دریاب .

هوراس / حسین مکی تفتی

هیچ نظری موجود نیست: